بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 35
کل بازدید : 125961
کل یادداشتها ها : 214
بنام خدا
در اولین مقاله ی فرهنگی ام می خواهم در مورد میراثی رو به افول که هر چند امروزه باز هم
توسط دایا ها (به گویش لری و لکی یعنی پیرزن ها) آن را به صورت نا پایداری سرپا نگه داشته
اند صحبت کنم.می خواهم در مورد لچک که این روز ها نماد سر افکندگی بعضی از فرزندان این
خاک هستند بنویسم.می نویسم اما، با چشمانی اشکبار که هر روز شاهد افول یکی دیگر از ستاره
های اسمان مردمان این دیار است.به راستی چه سخت است دل کندن از دوست داشتنی ها.هر
چند این هم می گذرد و من هم مثل سایر این مردم لچک را از یاد خواهم برد .اما بگذارید بنویسم
تا حد اقل وجدانم اندکی اسوده تر باشد.اول به قول امروزی ها یک بیوگرافی از لچک را بگوییم تا
شاید برای کسانی که ناشناخته است درک موضوع را راحت تر کنیم.لچک یا همان گل ونی سربند
یا یک نوع روسری است که زنان لر از ان استفاده می کنند. لچک از پارجه ای با زمینه مشکی و
خطوط قرمز با نقش و نگار های ایرانی از جمله ترمه اراسته شده که هنوز کسی پیدا نشده که از
زیبایی و لطافت ان تعریف نکند .طول لچک تقریبا بیش از 4 متر است .علت وسیع بودن ان این
است که این پارچه به دور سر بسته میشود.البته از لچک در مراسمات مختلف به صور تهای
متنوعی استفاده می شود.ما با تلاش فراوان توتنستیم عکس فوق را تهیه کنیم .هرچند این تصویر
واضح نیست اما به قول معروف کاچی به از هیچی.در پایان دست دارم خوانندگان محترم را به
تهیه این میراث ارزشمند ترغیب کنیم تا شاید مرهمی باشد بر این زخم دیرپای پر از دزد.